×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

حرفهای تنهایی

× حرفهایی که آدما میتونن تا تنهایی خودشون یاد آور آن باشن و با خودشون زمزمه کنن.
×

آدرس وبلاگ من

maryamelahe.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/asheghaneee

کودک و خدای بزرگ

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و پرسید: ? می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ ? خداوند پاسخ داد: ? از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام او از تو نگهداری خواهد کرد.اما کودک هنوز مطمئن نبود که می‌خواهد برود یا نه: ? اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.? خداوند لبخند زد: ? فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد.

تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.? کودک ادامه داد:‌? من چطور می‌توانم بفهمم مردم چه می‌گویند وقتی زبان آنها را نمی‌دانم .? خداوند او را نوازش کرد و گفت: ? فرشته تو زیباترین و شیرین‌ترین واژه‌هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.? کودک با ناراحتی گفت: ? وقتی می‌خواهم با شما صحبت کنم چه کنم؟?

اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: ? فرشته‌ات دستهایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد خواهد داد که چگونه دعا کنی.? کودک سرش را برگرداند و پرسید: ? شنیده‌ام که در زمین انسان‌های بدی هم زندگی می‌کنند چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟? - فرشته‌ات از تو محافظت خواهد کرد. حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. کودک با نگرانی ادامه داد: ? اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی‌توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.? خداوند لبخند زد و گفت: ? فرشته‌ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت. گرچه من همیشه در کنار تو خواهم بود.? در آن هنگام بهشت آرام بود اما صدایی از زمین شنیده می‌شد. کودک می‌دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند.

او به آرامی یک سوال دیگر از خدا پرسید: ? خدایا اگر من باید همین حالا بروم لطفاً نام فرشته‌ام را به من بگو.? خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد: ? نام فرشته‌ات اهمیتی ندارد. به راحتی می‌توانی او را مادر صدا کنی.

مادر عزیزم دلم برات یه ذره شده کاش الآن کنارم بودی

دلم واسه واژه ی قشنگ مادر تنگ شده

فقط میتونم بگم دوستت دارم و روحت شاد

کاش بتونم خیلی زود به تو بپیوستم

تا دیگه دلتنگت نباشم،تا دیگه احساس تنهایی نکنم

به امید اون روز 

سه شنبه 25 دی 1391 - 10:32:00 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 6 اسفند 1391   11:55:08 AM

گر سجده کنم به پای مادر

لایق بود از برای مادر

تا جان به تن است من بگویم

از سیرت باصفای مادر

خوشتر نبود به گوش من جز

آن نغمه جانفزای مادر

 

http://imanzapata.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 18 بهمن 1391   7:30:22 PM

خدا مادرتونو حفظ کنه