×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

حرفهای تنهایی

× حرفهایی که آدما میتونن تا تنهایی خودشون یاد آور آن باشن و با خودشون زمزمه کنن.
×

آدرس وبلاگ من

maryamelahe.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/asheghaneee

خودم

به صداقت یک دیوانه قسم ،عشق چیزی نیست جز سه حرف

 که در آخر هم این سه حرف می پوسد در میان برگهای دفتر خاطرات ما

و تنها بغض و سکوت حرف آخر است که میشود یار همیشگی مان

میروم تا این روح خشکیده را ، سیراب کنم

تا هویت یابم

و تا آن موقع اظهار نظر نکنم

عقیده ای نداشته باشم

به کسی علاقه و محبتی نداشته باشم

جریانی را رهبر و راهبر نباشم

کسی را آزار ندهم

از خودم مطلبی را ننویسم

سکوت کنم و فقط به دنبال خودم باشم

و هویت بسازم

کمتر ادعا کنم ..."من" نگویم...

واقع بین تر باشم

و ای کاش بتوانم وجودم را بشکافم و حقیقت را یابم

سه شنبه 13 دی 1390 - 3:17:45 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://rahash39.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 8 بهمن 1390   12:50:49 PM

قشنگ بود دوست عزیز

ali

alipora

http://masod0o.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 17 دی 1390   5:36:57 PM

جالب بود  موفق باشی 

http://www.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 16 دی 1390   8:38:01 PM

http://m32.gohardasht.net.com

ارسال پيام

سه شنبه 13 دی 1390   4:41:05 PM

سلام

آفرین بر شما خیلی زیبا وبا احساس موفق باشی

yag

yaghotsaeedy

http://yaghot.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 13 دی 1390   4:18:19 PM

عشق نیازی به راهنما ندارد ..

پرسش و پاسخ را یک جا دارد .

او نیایش خود را پاسخ می گوید

http://www.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 6 دی 1390   9:17:16 PM

در حضور خارها هم میتوان یک یاس بود

در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود

می شود حتی برای دیدن پروانه ها

شیشه ها ی مات یک متروکه را الماس بود

دست در دست پرنده،بال در بال نسیم

ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود

کاش می شد حرفی از کاش می شد هم نبود

هر چه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود

KAMRAN

http://www.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 6 دی 1390   9:14:28 PM

به چه می خندی تو؟

به مفهوم غم انگیز جدایی؟

به چه چیز؟

به شکست دل من؟

یا به پیروزی خویش؟

به چه میخندی تو؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟

یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟

به چه میخندی تو؟

به دل ساده ی من میخندی که دگر تا به ابد نیزبه فکر خود نیست؟

خنده دار است بخندKAMRAN...


http://www.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 28 آذر 1390   7:24:20 PM

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی

آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت

اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند  صبح

بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند

خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب

kamran


http://rahay.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 22 آذر 1390   2:11:33 PM

يكي امد يكي نيامد .اونكه اومد ما بوديم كه بيخود از بهشت برين الهي بيرون اومديم اونكه موندند و لذت ميبرند واخرش به ما هم ميخندن ملايكه اند كه با يك سجده همه چيز را بردند .اصلا اين ادم چه كار كرد كه همه را بدبخت وحيران كرد؟

http://www.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 17 آذر 1390   10:03:19 AM

http://ahoora7536.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 6 آذر 1390   3:18:52 PM

سلام دوست عزیز

شعرقشنگترین راه برای نشون دادن احساسات پاک انسانه

نعمت زیبایی ازخدا به بعضی ها

خوشا به سعادتت

موفق باشی

http://javaneh.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 30 مهر 1390   8:15:26 PM

چرا یکی بود و یکی نبود همیشه